حالت سیاه
29-11-2024
Logo
خطبه‌ی جمعه - خطبه 0683 : خ1 –تغییرات رمضان باید پس از رمضان نیز ادامه داشته باشد، خ2 - زكات.
   
 
 
به نام خداوند بخشنده ی مهربان  
 

خطبه‌ی نخست:
سپاس خداوند را و از او یاری می‌طلبیم و رهنمون شدن به راه درست را مئلت داریم، از بدی های نفس و از اعمال ناپسندمان به او پناه می‌بریم، بدون شک کسی که خدا رهنمونش سازد؛ گمراه نخواهد شد و کسی که گمراه شود برای او هیچ دوست و ولی راهیافته‌ای نخواهد بود و گواهی می‌دهم که معبودی جز الله نیست، یگانه است و شریک ندارد. به نشانه‌ی اقرار به خداوندی‌اش و تحقیر کسانی که او را انکار کرده و به او کفر ورزیده‌اند. و گواهی می‌دهم که سرورمان محمد صلی الله علیه وآله وسلم رسول او، تا چشمی ببیند و گوشی بشنود [تا پایان حیات]، سرور مخلوقات و بشریت خواهد بود. پروردگارا! تا روز قیامت درود، سلام و برکت بفرست بر سرورمان محمد و بر خاندان و یارانش و نسل او و کسی که محبت او در دل دارد و کسی که از او پیروی کند.
پروردگارا، ما را علمی نیست جز آن چه به ما آموختی، به راستی که دانا و باحکمتی، بار الها،
آن چه به سود ماست، به ما بیاموز و از آن چه به ما آموختی، به ما منفعت برسان و بر علم ما
بیفزای، حق را به ما حق بنما و توفیق پیروی از آن را نصیبمان گردان و باطل را به ما باطل
بنما و توفیق اجتناب از آن را به ما ارزانی کن و ما را از کسانی بگردان که سخن را می‌شنوند
و از بهترینش پیروی می‌کنند و با رحمت خود ما را در زمره‌ی بندگان نیکوکارت قرار ده.

عبادات مستدل به منافع آفریده‌ها است:

برادران گرامی خداوند می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾
(ای کسانی که ایمان آورده‌اید، روزه بر شما فرض شده است چنان‌که بر افراد پیش از شما فرض شده است تا این‌که تقوا را پیشه کنید.)

[بقره: 183]

عبادات در اسلام چنان که امام شافعی می‌گوید مستدل به منافع مخلوقات است بلکه میان عبادات و نتایج آن ارتباط علمی وجود دارد زیرا عبادت برنامه‌ی الهی است و او به منافع دنیا و آخرت انسان آگاه است. روزه در تعریف فقها نخوردن و ننوشیدن و دست کشیدن از سایر شکننده‌ها از صبح صادق تا غروب به نیت عبادت و اطاعت است؛ زیرا این نهی از خواسته‌ی خوردن و نوشیدن و دیگر خواسته‌های حلال بر اساس روش الهی محبوب انسان است. در حدیث قدسی آمده است:

(( كُلُّ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ لَهُ إِلا الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِي وَأَنَا أَجْزِي بِهِ، وَلَخُلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْيَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِيحِ الْمِسْكِ))
((هر عمل فرزند آدم برای خودش است به غیر از روزه که برای من است پاداش و مزد روزه دار را فقط من می‌دهم بوی دهن روزه دار از عطر و مشک نزد خداوند خوش بوی‌تر است.))

[ بخاری از ابوهريره]

در روایت دیگر آمده است: خوردن و نوشیدن و شهوتش را به خاطر من رها می‌کند.
برادران گرامی، این آیه‌ی کریمه به اصل روزه اشاره دارد که از زمانی به زمانی تفاوت ندارد. بلکه یک رکن عبادی است که در دیانت‌های آسمانی پیش از اسلام نیز وجود داشته است. این، برنامه‌ی الهی در تربیت اسلام است. اما خداوند می‌فرماید:

﴿ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴾
(باشد كه پرهيزگارى كنيد.)

[بقره: 183]

یعنی شاید شما نافرمانی را رها کنید و به اطاعت‌ها پایبند باشید نه فقط در ماه رمضان بلکه در تمام ماه‌های سال.

روزه‌ی حقیقی این است که اعضای ما در رمضان و پس از رمضان از تمام نافرمانی‌ها روزه باشد:

برادران گرامی: دقیق‌ترین نکته در این موضوع این است که کسانی که در رمضان دست از برخی از نافرمانی‌ها بر می‌دارند سپس به پیش از رمضان بر می‌گردند اینان حقیقت روزه را نمی‌دانند. خداوند با روزه می‌خواهد ما در طول سال یک پرش داشته باشیم و به پیش از رمضان باز نگردیم. منظور این نیست که در رمضان بر نفس خود غالب آییم و بقیه‌ی سال را در مقابل آن شکست بخوریم. اما روزه‌ی حقیقی این است که این پیروزی را در طول دوران و در تمام حالات حفظ کنیم. مقصود این نیست که در رمضان زبان‌هایمان را از غیبت و سخن چینی و تهمت نگه داریم و پس از رمضان به دروغ و بهتان بگشاییم. اما روزه‌ی حقیقی این است که زبان‌هایمان درست و قلب‌هایمان تا روح در بدن است نیکو باشد. مقصود این نیست که چشمانمان را از حرام‌ها بپوشیم و شهوت خود را از نامشروع در رمضان نگه داریم و پس از رمضان به قبل از رمضان بازگردیم. ما چنان که خداوند فرموده است:
                                                      ﴿ وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثاً﴾

(و مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم بافتن [يكى يكى] از هم مى‏ گسست مباشيد.)

[نحل: 92]

اما روزه‌ی حقیقی این است که اعضایمان را از تمام گناهان در رمضان و پس از رمضان روزه نگه داریم تا زمانی که یگانه‌ی حساب رس را ملاقات کنیم. هدف این نیست که حلال را به خاطر ترس از این که روزه به خودمان بازگردد بجوییم اما پس از رمضان در کسب حلال طبق معمول کوتاهی کنیم و رفتار طبیعی ما شود. اما روزه‌ی حقیقی این است که پرهیزگاری یک اصل ثابت و رفتاری همیشگی در زندگی‌مان باشد. هدف این نیست که از نشست‌های خداناپسندانه به خاطر تکریم رمضان دور شویم و پس از آن بدان بازگردیم و گویا خداوند در سایر ماه‌ها در کمین ما نیست. هدف این نیست که تا روزه‌ایم واجبات و اعمال خدا را داشته باشیم و چون ماه رمضان را گذراندیم نفس خود را بر امانت داری در اعمال و واجبات ترجیح دهیم. مانند انسانی که حقیقت روزه و اصل اسلام را درک ننموده است، او مانند شتری است که صاحبش آن را حبس کرده است و سپس آن را آزاد می‌کنند. پس چرا بستید؟ چرا رها کردید؟

حکمت گزینش ماه رمضان توسط الله:

برادران گرامی، نکته‌ی بسیار مهمی که باید آن را درک کنیم این است که خداوند متعال رمضان را از میان سایر ماه‌ها انتخاب نکرده است تا فقط ماه اطاعت و تقرب باشد، بلکه خداوند خواسته تا ماهی برای تمرین اطاعت توسط انسان باشد تا شیرینی تقرب را بچشد بنابراین این عبادت باید ادامه یابد و این تقرب در تمام ماه‌ها باقی بماند.
محور این موضوع آن است که پس از رمضان مانند رمضان ادامه دهید. این مهمترین موضوع است. مردم عوام روزه می‌گیرند و پس از رمضان به قبل خود باز می‌گردند:

رمضان رفت بده ساقی که عاشق به معشوق کوشد
***

حکمت از نخوردن و ننوشیدن و سایر شکننده‌ها:

برادران گرامی، نکته‌ی مهم دیگر این است که خداوند سبحان می‌خواهد رمضان همیشه باشد و حکمت از این که خداوند از صبح تا شب ما را دستور به نخوردن و ننوشیدن و سایر شکننده‌ها داده است این است که وقتی انسان حلالی را به قصد فرمانبری از خداوند رها می‌کند نمی‌تواند با خودش تعادل داشته باشد که حرامی را مرتکب شود و در اینجا تعادل او به هم می‌خورد. دستور داده نخورید و ننوشید و از باب اولی نافرمانی و گناهان را رها کنید. کسی که خوردن و نوشیدن را رها کند و گناهان را مرتکب شود تعادلش به هم می‌خورد گویا خداوند خواسته در این ماه اراده‌ی ما را قوی نماید و ما امورمان را به دست بگیریم و ارزش انسانیت خود را احساس کنیم. 

گزینش مکان، زمان و انسان مشخص برای سعادتمندی جاودانه‌ی انسان:

برادران گرامی، وقتی خداوند ماهی از ماه‌ها را بر می‌گزیند تا ارتباط با خدا در آن زلال شود به خاطر این است که این گوارایی با خداوند در تمام ماهها ادامه یابد؛ زیرا خداوند در هر زمان با مؤمن است. هر چیزی با خودش بیان می‌شود. وقتی خداوند مکانی مانند خانه‌ی خود را بر می‌گزیند و مؤمنان را به رفتن به آن جا از هر جا فرا می‌خواند و وقتی کسی را بر می‌گزیند تا حقایق را بر او آشکار نماید تنها به این دلیل او را بر می‌گزیند تا به وسیله‌ی او حقایق را برای همه‌ی مردم آشکار کند و زمانی که انسانی را بر می‌گزیند تا امر و نهی و راه راست را به او وحی کند تنها به این دلیل او را بر می‌گزیند که این برنامه از سوی تمام مردم اجرا شود.

﴿ فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴾
(پس همان گونه كه دستور يافته‏ اى ايستادگى كن و هر كه با تو توبه كرده [نيز چنين كند] و طغيان مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏ دهيد بيناست.)

[هود: 112]

برادران گرامی: خداوند به مؤمنان همان دستوراتی را داده که به پیامبران داده است. وقتی انسانی را برمی گزیند تا او را خوشبختی جاودان عطا نماید تنها به این خاطر او را بر می‌گزیند تا با دعوت او همه‌ی مردم را خوشبخت نماید. خلاصه این که: خداوند متعال زمانی مانند رمضان و مکانی مانند خانه‌اش و انسانی مانند سرور انسان‌ها را بر می‌گزیند تنها به این خاطر که خواسته است زلال انسانیت در میان تمام مردم و زلال مکانی در تمام مکان‌ها و زلال زمانی در تمام زمان‌ها رواج یابد.

خداوند عز وجل انسان را تنها به اندازه‌ی توانش مکلف می‌کند‌:

سپس خداوند عز وجل می‌فرماید:

﴿ أَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾
([روزه در] روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر كس از شما بيمار يا در سفر باشد [به همان شماره] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد])

[بقره: 184]

این‌ها روزهای اندک انگشت شماری است که خداوند برگزیده تا روزهای اطاعت و تقرب باشد شاید این اطاعت و تقرب تمام روزهای سال را در برگیرد.

﴿ أَيَّاماً مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ﴾
(روزه در روزهاى معدودى [بر شما مقرر شده است] [ولى] هر كس از شما بيمار يا در سفر بود پس چند رو از روزهای دیگر را روزه بگیرد.)

[بقره: 184]

خداوند متعال هر کس را به اندازه‌ی توانش مکلف می‌کند. به اندازه‌ی توان یعنی هر انسانی نمی‌تواند آن را با عقل خود اندازه بگیرد. اما خداوند تنها کسی است که آفریده و با علم و دانایی و حکمت و رحمت خود آن را ساخته است و اندازه را مشخص می‌کند. او تعالی وقتی تکلیف بیش از توان باشد رخصت می‌دهد، مانند مشخص کردن بیماری که با گمان زیاد افطار را مباح می‌نماید با اطلاع از سوی پزشک مسلمان پرهیزگار ماهری انجام می‌شود. هم چنین سفری که نماز را می‌شکند باعث می‌شود در رمضان نیز روزه افطار شود؛ بنابراین در دین پذیرفتنی نیست که کسی با عقل خویش یک موضوع تکلیفی را بیان کند: این کار را نمی‌توانم انجام دهم بنابراین خداوند هرگز مرا به خاطر ترک آن مؤاخذه نخواهد کرد مگر این که در این موضوع از آفریننده‌ی انسان اجازه‌ای وجود داشته باشد و حقیقت توان او در یکی از وحی‌ها یعنی کتاب و سنت مشخص شده باشد و وقتی مسلمان در سفر یا بیماری بتواند روزه بگیرد بهتر است بگیرد، خداوند می‌فرماید:

﴿ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴾
(و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است.)

[بقره: 184]

برادران گرامی این یکی از جنبه‌های تفسیر این آیه است و از آنجا که قرآن جنبه‌های تفسیری زیادی دارد می‌توان این آیه را چند گونه تفسیر نمود.
برادران گرامی، شریعت سراسر رحمت، منافع، عدالت است و هر مسأله‌ای که خارج از رحمت و به دایره‌ی ستم وارد باشد و از منافع به مفاسد و از عدالت به ستم بینجامد، این از شریعت نیست حتی اگر هزار و یک تفسیر داشته باشید. کسی که ادعای پرهیزگاری می‌کند و با این که پزشکان به خصوص پزشکان مؤمن پرهیزگار و هم نظر، او را از روزه باز داشته‌اند باز هم اصرار بر روزه دارد؛ باید بر اساس دستور الهی روزه‌اش را افطار نماید و با دست خویش، خودش را نابود نکند.

سپاسگزاری از خداوند به خاطر دو نعمت شناخت و تقرب:

برادران گرامی: تا زمانی که روزه دار شیرینی تقرب را در ماه رمضان چشیده باشد به حکم فطرت خود به سمت سپاسگزاری از خداوند متعال که به او نعمت شناخت و تقرب داده است، تمایل خواهد یافت و بسیار مناسب است که خداوند متعال پس از این آیات می‌فرماید:

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴾
(و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى ‏كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.)

[بقره: 186]

«وقتی از تو پرسیدند» و نگفته اگر از تو پرسیدند؛ زیرا میان «زمانی که» و «اگر» تفاوت است و «زمانی که» نشانه‌ی حتمی بودن این امر است.

﴿ إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴾
(چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد.)

[نصر: 1]

باید بیاید.

﴿ إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا﴾
(اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد.)

[حجرات: 6]

به خبری که شاید بیاید و شاید نیاید، «زمانی که» افاده‌ی وقوع می‌کند در حالی که «اگر» احتمال وقوع را می‌رساند.

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي ﴾
(و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند.)

[بقره: 176 ]

یعنی باید از من بخواهند.

از ملزمات شناخت خداوند و برخورداری از تقرب، توسل و دعا تنها به درگاه او است:

برادران گرامی، از ملزمات شناخت خداوند و برخورداری از تقرب، توسل و دعا تنها به درگاه او است و این حقیقت توحید و اصل این دین و هر دین آسمانی است. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید:

(( ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعْوَتُهُمُ: الصَّائِمُ حَتَّى يُفْطِرَ، وَالإِمَامُ الْعَادِلُ، وَدَعْوَةُ الْمَظْلُومِ يَرْفَعُهَا اللَّهُ فَوْقَ الْغَمَامِ، وَيَفْتَحُ لَهَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ، وَيَقُولُ الرَّبُّ: وَعِزَّتِي لأَنْصُرَنَّكِ وَلَوْ بَعْدَ حِينٍ))
((سه کس دعايشان ردخور ندارد: روزه دار تا افطار کند، پيشوای دادگر و ستمديده، که خدا روز رستاخيز دعای او را بر فراز ابرها مـی‌برد و درهای آسمان به رويش باز میشود، و خدا میفرمايد: به عزّت و جلال خود سوگند، تو را ياری میدهم حتی اگر مدت زمانی بر آن بگذرد.))

[ ترمذی از ابوهريره]

برادران، اگر در آیات قرآن در ماده‌ی سئوال بنگرید خواهید دید که هر سئوالی که در قرآن آمده است در پاسخ آن واژه‌ی قل یعنی بگو آمده است:

﴿ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ﴾
(و از تو مى ‏پرسند چه چيزى انفاق كنند بگو مازاد [بر نيازمندى خود] را)

[بقره : 219 ]

﴿ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفاً ﴾
(و از تو در باره كوه‌ها مى ‏پرسند بگو پروردگارم آنها را [در قيامت] ريز ريز خواهد ساخت.)

[طه: 105]

به جز این آیه:

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ﴾
(و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند؛ من نزديكم.)

[بقره: 186]

هرگز واژه‌ی بگو در میان سئوال و پاسخ نیامده است بنابراین علما از نبودن کلمه‌ی بگو میان سئوال و جواب استنباط کرده‌اند که میان خداوند و بندگانش واسطه‌ای وجود ندارد.

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ﴾
(و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند؛ من نزديكم.)

[بقره: 186]

به محض این که بگویید: ای پروردگار. می‌فرماید: بله‌ ای بنده‌ی من.

بنده دو نوع است: بنده‌ی زور و بنده‌ی سپاس:

برادران گرامی:

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ﴾
«و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند؛ من نزديكم.»

[بقره: 186]

برخی از علما گفته‌اند: بنده دو گونه است، بنده‌ی زور و بنده‌ی سپاس، هر انسانی بنده‌ی اجبار الهی باشد در خود و در حرکات و حواس و فعالیت‌هایش مجبور است و خداوند متعال کسی است که او را به این شکل آفریده است. اما کسی که داوطلبانه به سوی خداوند می‌آید و دستوراتش را انجام می‌دهد و با محبت و پذیرش الهی این کار را می‌کند؛ نام وی بنده‌ی سپاس است. کسی با کوتاهی می‌آید و زندگی‌اش در گرو کمک‌های الهی به او است این بنده‌ی زور است. اما کسی که داوطلبانه و از روی تمایل می‌آید بنده‌ی سپاس است بنابراین واژه‌ی عبد به عبید و عباد جمع می‌شود. خداوند می‌فرماید:

﴿وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴾
(و پروردگار تو به بندگان [خود] ستمكار نيست.)

[فصلت: 46]

یعنی بندگان اجبار ولی وقتی می‌فرماید:

﴿ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي ﴾
(و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند.)

[بقره: 186]

جمع بندگان شاکر و سپاسگذار است. اگر از بندگان سپاسگزار الله باشید؛ از بندگان نیکوکار او خواهید بود.

﴿ وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً ﴾
(و بندگان خداى رحمان كسانى‏‌اند كه روى زمين به نرمى گام بر مى‌دارند.)

[فرقان: 63 ]

حکمت عدم اجابت خداوند به دعای کسی که در برخی اوقات او را می‌خواند:

برادران گرامی: چرا خداوند گاهی به کسی که او را می‌خواند پاسخ نمی‌دهد؟ این پاسخ را پیامبر اکرم در روایتی از امام مسلم در صحیح مسلم بیان فرموده است:

(( أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ طَيِّبٌ لا يَقْبَلُ إِلا طَيِّبًا، وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِينَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِينَ فَقَالَ ( يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ ) وَقَالَ ( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ ) ثُمَّ ذَكَرَ الرَّجُلَ يُطِيلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ ثُمَّ يَمُدُّ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ يَا رَبِّ يَا رَبِّ وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ وَغُذِّيَ بِالْحَرَامِ فَأَنَّى يُسْتَجَابُ لِذَلِكَ ))
((همانا الله پاک است و جز پاک چیز دیگری را قبول نمی‌کند و همانا الله به مسلمانان همانی را دستور داده که به پیامبران دستور داده است (الله متعال) فرموده: ای پیامبران از
پاکیها بخورید و کردار نیک انجام دهید و قطعا من به آن چه شما عمل می‌کنید بسیار آگاه هستم. و نیز فرموده: ای کسانی که ایمان آورده‌اید از پاکیزگیهایی که ما به شما روزیی دادیم بخورید. سپس رسول الله فردی را متذکر شد که سفری طولانی نموده و در
حالی که موی ژولیده دارد و پر گرد و غبار است دستانش را به سوی آسمان بلند نموده می‌گوید: ای پروردگارا ای پروردگارا در حالی که منبع خوارکش حرام، منبع نوشدنی‌هایش حرام و
منبع لباس‌هایش حرام و با حرام تغذیه شده است لذا دعای این فرد کجا قبول می‌شود.))

[ احمد از ابوهريره]

ای سعد لقمه‌ات را حلال کن تا مستجاب الدعوه بشوی و اگر لقمه‌ات پاک باشد نُه دهُم دین را داری یعنی با مال حلال آن را بخرید یعنی در کسب درآمد پایبند باشید و کسب درآمد یکی از دروازه‌های بزرگ اطاعت است و درآمد نامشروع یکی از دروازه‌های بزرگ نافرمانی و گناه است.

دعا، سلاح مؤمن است:

برادران گرامی:

﴿فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴾
(پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند.)

[بقره: 186]

به خداوند ایمان داشته باشید و دستوراتش را انجام دهید تا دعایتان را اجابت کند و اگر به او ایمان آوردید و دستوراتش را انجام دادید به دعای مستجاب رهنمون شده‌اید و به مفهوم دعایی که در دنیا و آخرت سود رسان است، می‌رسید.

برادران گرامی: وقتی دعایی پذیرفته نمی‌شود این امر به ناپاکی و گمراهی دعا کننده از برنامه‌ی الهی باز می‌گردد یا این که رحمت و حکمت خداوند به اجابت شدنش نیست. اگر پرده برداشته شود حقیقت را انتخاب خواهید کرد و به هر حال بهره‌ی مؤمن از دعا یا اجابت شدنش است یا بندگی وی است. دعا همان طور که پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید: عبادت است.

﴿ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ﴾
(و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم)

[غافر: 60 ]

بنابراین برادر گرامی، کسی که وجود ندارد را نخوانید. اگر وجود دارد انسانی را که سخنانتان را نمی‌شوند، نخوانید. اگر می‌شنود انسانی را که قادر به پاسخ دادن به شما نیست، را نخوانید. اگر قادر است پس کسی را که به شما محبت ندارد، نخوانید. وقتی انسانی را برای مسأله یا نیازی می‌خوانید حتما یقین دارید که اولا او هست، دوم حرف شما را می‌شنود و سوما می‌تواند پاسخ شما را بدهد و دوست دارید به شما رحم کند. اگر فقط خداوند را بخوانید تمام این ويژگی‌ها را در خود ایجاد کرده‌اید. شما به بودن، علم، قدرت و محبت او ایمان دارید. بنابراین دعا عبادت است. برخی از علما گفته‌اند: کسانی که در نماز‌اند همیشه دعا می‌کنند و دعای آنان دائمی است. برخی به در مفهوم دعا گفته‌اند عبادت بنده این است که وی به خداوند نیازمند است و خداوند مقامش بخشش است و ارتباط میان بنده‌ی نیازمند و خدای بزرگ بخشیدن و خواستن است. بنابراین خداوند می‌فرماید:

﴿ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَاماً ﴾
(بگو اگر دعاى شما نباشد پروردگارم هيچ اعتنايى به شما نمى ‏كند در حقيقت‏ شما به تكذيب پرداخته‏‌ايد و به زودى [عذاب بر شما] لازم خواهد شد.)

[فرقان: 77]

شما با دعا قوی‌ترین انسان هستید. دعا سلاح مؤمن است. آفریننده‌ی آسمان‌ها و زمین کسی که سرنوشت تمام چیزها به دست او است و تمام امور به دستان او است به شما می‌فرماید: مرا بخوان تا اجابت کنم. مفهوم بسیار دقیق است و آن این که خداوند متعال به ما دستور داده است او را بخوانیم تا دعایمان را اجابت کند و گرنه این دستور روشن نبوده و مفهومی نداشته است. دستور داده تا او را بخوانیم تا دعایمان را اجابت کند. تنها به این دلیل دستور داده که او را بخوانیم تا ما را یاری کند. دستور داده توبه کنیم تا توبه‌ی ما را بپذیرد. پس ناتوان کیست؟ کسی که از آمرزش خواهی و خواندن خداوند و توبه به درگاه او و یاری خواستن از او مانده باشد. تنها به این دلیل دستور داده از او یاری بخواهید که شما را کمک کند. تنها به این دلیل دستور داده او را بخوانید که پاسخ شما را بدهد. و تنها به این دلیل دستور داده که توبه کنید تا توبه‌ی شما را بپذیرد. خداوند می‌خواهد توبه‌ی شما را بپذیرد. شهوت پرستان می‌خواهند شما را به کلی گمراه کنند.

رمضان ماه توبه و آمرزش و آشتی با خدا:

این ماه برادران، ماهی است که در آن با خداوند آشتی می‌کنید. کسی که از روی پایبندی روزه بگیرد خداوند گناهان پیشین او را می‌بخشد و کسی که رمضان نماز شب بخواند گناهان پیشین او بخشیده می‌شود:

(( رَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَيَّ، وَرَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ دَخَلَ عَلَيْهِ رَمَضَانُ ثُمَّ انْسَلَخَ قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لَهُ، وَرَغِمَ أَنْفُ رَجُلٍ أَدْرَكَ عِنْدَهُ أَبَوَاهُ الْكِبَرَ فَلَمْ يُدْخِلاهُ الْجَنَّةَ ))
((بینی آن کسی به خاک مالیده است که نام من نزد او برده شود و بر من درود نفرستد، دماغ کسی به خاک مالیده است که ماه مبارک رمضان را درک کند و آن را به پایان ببرد اما پیش از آمرزش وی پایان یابد، دماغ کسی به خاک مالیده است که پدر و مادر کهنسالی دارد، ولی در نتیجه خدمت و احسان به آنها خویش را بهشتی نکند.))

[ترمذی از ابوهريره]

و مکان شاهد در این حدیث دماغ بنده‌ای که رمضان را درک کند و آمرزیده نشود به خاک مالیده می‌شود، می‌باشد. اگر آمرزیده نشود پس کی؟ این ماه توبه و آمرزش و آشتی با خدا و رهایی از آتش جهنم است. برای این است که صفحه‌ای تازه با خداوند باز کنید و به فطرت خود بازگردید و انسانیت خود را محقق کنید و با تقرب به خداوند خوشبخت شوید. ماه توبه و آمرزش است. فرصتی سالیانه که گذشته را پاک کنید. یک شارژ روحی می‌شوید که در طول سال آینده شما را برای انجام برنامه‌ی الهی کمک می‌کند.
خداوند ما را بر روزه و نماز شب و چشم پوشی و نگهداری زبان یاری فرما و ما را به خوشی وارد بهشت نما. برادران گرامی، پیش از آن که محاسبه شوید خود را محاسبه کنید و اعمال خود را پیش از آن که وزن کنند خودتان بسنجید و بدانید که فرشته‌ی مرگ از ما گذشته و به سوی دیگران رفته و به زودی از دیگران گذشته و به سوی ما خواهد آمد، باید به هوش بود. باهوش کسی است که نفس خودش را خوار کند و برای پس از مرگ کار کند و ناتوان کسی است که از هوای نفس خود پیروی کند و از خداوند درخواست‌های دور و دراز داشته باشد.

دانلود متن

زبان های موجود

پنهان کردن تصویر